بعد از گذشت نزدیک به چهار سال هنور که هنوز است داستان فیلم پنج ادامه دارد. از اردیبهشت 1394 که شروع به ساخت آن کردم تا این لحظه ماجراهای عجیبی سر راهم قرار گرفته است. حضور در نزدیک به پنجاه جشنواره بین المللی، دریافت پروانه نمایش ویدیویی با درجه کیفی الف، پذیرش در بازار فیلم سی و هفتمین جشنواره بین المللی فجر. همه و همه کمکی برای اکران عمومی آن نکرد. این داستان اما ادامه دارد. به امید خدا در سال جدید رایزنی های جدیدی را برای اکران در سینمای هنر و تجربه شروع خواهم کرد. از طرفی فیلمنامه ی جدیدم را شروع کردم به نوشتن. سینمای مستقل در ایران آن هم با چنین شرایط اجتماعی، اقتصادی و ی راه پیچیده و دشواری روبروی یک فیلمساز قرار میدهد. امیدوارم بتوانم باز هم ادامه بدهم این راه را و تسلیم شرایط سخت پیش رو مانند خیلی از همکارانم که بعد از ساخت یک یا دو فیلم بلند کنار می کشند نشوم.
خبررسانی موفقیت های فیلم "پنج" با مطرح ساختن نام شهر یزد و ثبت جهانی اون راه به جایی برام نبرد. نه بازتاب خبری گسترده ای برامون داشت و نه حمایت مالی ازمون شد! تیر و آخر و وقتی زدند که رییس کمیسیون فرهنگی شورای شهر بهم گفت پول بلیط سفرم به فستیوال بلغارستان و حاضرند تقبل کنند! سیصد میلیون هزینه ی تولید فیلم شده اون وقت به خاطر دو سه میلیون تومن اجازه بدم همه جا جار بزنند که حمایتش کردیم؟
همین چند روز پیش تصمیمم و قطعی کردم. مراسم رونمایی از پوستر و تو یه کافی شاپ شیک تو محفلی دوستانه برگزار کردم بدون حضور هیچ کدوم از مقامات دولتی. توی کانال هم اعلام کردم که قراره اکران خصوصی فیلم توی تهران برگزار بشه. فیلم "پنج" ساخت کشور ایرانه و ربطی به هیچ منطقه و شهر خاصی نداره.
از الان به فکر افتادم که هزینه ی تولید فیلم بعدیم و با کمک بخش خصوصی تامین کنم یا اگه نشد یه مدت صبر کنم تا پولی دستم بیاد. تا دولت سر کاره و زمام امور دست این جماعته، قرار نیست مورد حمایت دولتی قرار بگیرم. خدای منم ولی بزرگه. بالاخره یه شرایطی برای ساخت فیلم بعدیم فراهم میشه اونم از سمتی که فکرش و نمی کردم.
خبر خوب این که فیلم سینمایی "پنج" به سی امین جشنواره بین المللی هم راه پیدا کرد. تا الانم نوزده تا جایزه بردیم. امیدوارم روند موفقیت هاش همین شکل ادامه داشته باشه و به فروش فیلم در آینده کمک کنه.
تیزر فلم را با کمی تاخیر آماده کردیم. وحید قاضی میرسعید، تدوینگر فیلم پنج، زحمت طراحی و ساخت آن را کشید. علت این تاخیر دو ماهه مشکلات مالی بود که داشتم. مجبور شدم برای نگارش فیلمنامه ای سفارشی و ساخت مستندی سفارشی، به مسافرت بروم. دیگر داشت صدای جشنواره هایی که فیلم را پذیرش کرده بودند در می آمد. تریلر فیلم را برای گذاشتن در سایت هایشان لازم داشتند. هنوز آمار نگرفته ام ببینم کدام یک آن را بارگذاری کرده و کدامیک نکرده اند. خوشبختانه بازخورد مثبتی در فضای شبکه های مجازی یزد داشت. در پیج IMDB فیلم "پنج" هم هنوز موفق نشده ام بارگذاری اش کنم. انشالا ترتیب آن را هم بزودی خواهم داد.
دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 12 ثانیه
رخدادهای فیلم "پنج" به جایی رسیده که برای خیلی ها از جمله خودم دور از انتظار بود. سه روز پیش بالاخره مدیر کل ارشاد یزد مجبور به شکستن سکوتش شد و پیام تبریک فرستاد. این که می گویم مجبور! به این علت است که انتخاب دیگری نمی توانست داشته باشد. فیلم "پنج" در مدتی کوتاه، گوی سبقت موفقیت های بین المللی از تمام فیلم هایی که تا کنون در یزد ساخته شده را ربود. به قول یکی از دوستانم، "نمی شود برایت پیام تبریک فرستاد." خبرها پشت سر هم از راه می رسند و مهلت داده نمی شود. هر روز باید پاسخگوی ایمیل از یک جشنواره باشم یا خبر تازه ای را پوشش رسانه ای بدهم. شاید در سطح سینمای کشور، خبر پذیرش فیلمی در یک جشنواره ی نه چندان معتبر بین المللی چندان مهم نباشد ولی برای شهر کوچکی مثل یزد، آن هم همزمان با ثبت جهانی اش در یونسکو اتفاق کمی نیست. کار دارد به جایی می کشد که هنوز فیلم، اکران نشده کسی دیگر در یزد جرات نقد منفی یا انکار اهمیت، نداشته باشد. عده ای فقط تا توانسته اند سکوت کرده اند. سکوتی که یک به یک در حال شکستن است. به اختیار؛ یا به ناچار!
آنونس و پوستر هم بالاخره آماده شدند. بزودی در وبلاگ هردوشان را قرار خواهم داد.
خبر ذیل را به تازگی در کانال تلگرام فیلم پنج، منتشر کرده ام:
"شمای کلی موفقیت های فیلم سینمایی "پنج" به کارگردانی سیدمجتبی حسینی که با رویکرد بازتاب بافت تاریخی، صنایع دستی، آیین های مذهبی و جاذبه های گردشگری شهر جهانی یزد، به تازگی در عرصه های بین المللی حضور یافته و به نمایش گذاشته شده، بدین قرار است:
فیلم سینمایی «پنج» طی دو ماه نمایش اولیه اش تاکنون در جشنواره های
مونته ویدئو اروگوئه،
پنج قاره ونزوئلا،
اونیروس ایتالیا،
صلح بولیوی،
پلانت بارسلونا،
فیلم های مستقل میامی آمریکا،
ای آر اف اف پاریس
پذیرش شده و در جشنواره ی سینالفاما لیسبون پرتغال نامزد دریافت جایزه بهترین موسیقی و بهترین فیلم مستند بلند در ماه جولای ۲۰۱۷ گردیده است.
این فیلم داستانی با ساختار مستند گونه همچنین در فستیوال لس آنجلس آمریکا و مردم شناسی رومانی تا مرحله ی فیلم های نیمه نهایی پیش رفته است؛
در جشنواره های کلکته ی هندوستان، کانسپشن شیلی و یوراسیای روسیه نیز توانسته جایزه بهترین فیلم مستند و تجربی را به خود اختصاص دهد.
تاریخ انتشار مطلب: ۱۳۹۶/۶/۱۷"
در این شرایط آن چه به ذهنم می رسد فقط یک جمله است:
"هر کس را بخواهی، عزت می دهی، و هر که را بخواهی خوار می کنی"
باورش سخت بود به این سرعت فیلم "پنج" راه خودش و تو جشنواره های مختلف باز کنه! در کمتر از دو هفته به چهار جشنواره بین المللی راه پیدا کرده. تو جشنواره سینالفاما لیسبون پرتغال در دو رشته نامزد شده و تو جشنواره کلکته هند هم برگزیده. اون دو تا جشنواره ی دیگه (پنج قاره ونزوئلا و مونته ویدئوی اروگوئه) هنوز نتیجه ش مشخص نیست. انقدر سریع پیش رفت که حتی فرصت نکردم پوستر و آنونس فیلم و آماده کنم. نمی دونم این لطفی که شامل حالم شده انرژیش از کجا اومد؟ خیلی خوشحالم از این نتیجه ی به دست اومده و امیدوارم ادامه داشته باشه. خیلی ها کمکم کردند و نمی دونم با چه زبونی میشه از تک تکشون تشکر کرد. جای یکی این وسط خالیه فقط؛ یکی که دوست داشتم هنوز بود و می تونستم شادی این موفقیت و باهاش قسمت کنم.
خدایا. سپاس تو را به داده ها و نداده هایت.
آن قدر ساعت و روز و ماه از پروژه ی فیلم پنج گذشت که امشب وقتی هاردهای خروجی نهایی فیلم از لابراتوار به دستم رسید هنوز باورم نمی شد که کار تمام شده است. بازبینی نهایی را پریروز در لابراتوار مرکز گسترش به اتفاق سامان مجد وفایی (اتانولاژ)، عباس عسگری (فیلمبردار) و وحید قاضی میرسعید (تدوینگر) انجام دادیم. این عکس یادگاری را هم قبل از جدا شدن از هم گرفتیم. وحیدقاضی میرسعید (نفر اول از چپ) واقعا در این روزهای آخر سنگ تمام گذاشت و علاوه بر مشاوره های خوبش برای صدا، موسیقی و رنگ و نور فیلم، پیگیری زیادی هم برای به سرانجام رساندن کار صورت داد. هنوز هم البته با هم کار داریم و قول معرفی پخش کننده ی خوب و تهیه ی آنونس فیلم را از او گرفته ام. خدا را شاکرم که به هر ترتیبی که بود موفق شدم تولید فیلم سینمایی پنج را به پایان برسانم و میراثی قابل رویت از خودم برای شهر اجدادی ام یزد به یادگار بگذارم. امیدوارم شرایطی فراهم شود که این فیلم به خوبی دیده شود و سرمایه ای که برای آن خرج کرده ام به گونه ای به سمتم باز گردد که بتوانم فیلم بعدیم را با کمک دوستان هنرمندم بسازم.
خروجی صدا و جلوه های ویژه ی فیلم گرفته شده است. منتظر خبری از سامان مجد وفایی هستم که برویم به لابراتوار برای اتانولاژ و گرفتن خروجی نهایی. تهران، این روزها در گیر و دار جریان انتخابات برایم کسالت آورتر از قبل شده. قول و وعده های طرفین را در فضای مجازی دنبال می کنم و افسوس می خورم. افسوس دو سال و اندی تاخیر که به واسطه ی اعتماد کردن و باور تحقق وعده های ت مداران برای فیلمم ایجاد شد. و افسوس این که در آینده هم نمی توانم جلوی اعلام رزومه و آمارسازی هایشان را از تولید فیلمم بگیرم. البته جز وزارت ارشاد و نیروی انتظامی، نام هیچ نهادی را در تیتراژ فیلم درج نکردم تا بعدها عذاب تقدیر و تشکر بی مورد نکشم هرچند همینش هم بی مورد است. خدا بخواهد تا آخر هفته ی آینده خروجی فیلم آماده ست. برنامه ریزی طراحی پوستر و ساخت آنونس هم انجام شده. مرددم در مورد پخش فیلم که به یک پخش کننده بدهم یا خودم به عهده بگیرم. به وحید قاضی میرسعید -تدوینگر- گفتم اگر یک پخش کننده ی حرفه ای و بنام قبول کرد که کرد وگرنه خودم پیگیر ارسال فیلم پنج به جشنواره های خارجی می شوم. از بس که در این پروژه چوب خرابکاری آدم های ناشی را خورده ام دیگر ترس برم داشته. یکی دو هفته ی آینده خیلی برایم سرنوشت ساز خواهد بود. نتیجه ای که دنبالش هستم اگر حاصل شد خواهم گفت.
بالاخره لوگوی فیلم هم آماده شد! با توجه به کلیدی بودن مفهوم پنج و وم داشتن درک تصویری مخاطب غیر فارسی زبان از آن وسواس زیادی در موردش داشتم. تاکیدم این بود به گونه ای طراحی شود که هم قلبی شکل بودن عدد پنج را به نمایش بگذارد و هم درست خوانده شود و معنا بدهد. می خواستم اسم فیلم PANJ باشد و معنی آن نیز در پایان فیلم با توجه به بی کلام بودن آن مشخص شود. خلاصه که طراح را حسابی تحت فشار گذاشتم تا همه ی این ملاحظات را در طراحی اش رعایت کند و همچنین حسین صمیمی، مدیر جلوه های ویژه را خیلی برای نحوه ی ظاهر شدن لوگو در تیتراژ، خسته کردم. نظر بیشتر دوستان تا کنون موافق این طرح بوده هرچند منتقدینی هم داشته. به هر ترتیب لوگوی فیلم را دیگر تغییر نخواهم داد و در طرح پوستر و تبلیغات نیز همین را به کار خواهیم برد.
دقایقی قبل از استودیو میلاد برگشته ام. دی وی دی فاینال صدای فیلم را تحویل گرفتم. هنوز جهار میلیون تومان باید بابت آن بپردازم که به لطف عرفان ابراهیمی عزیز تا دو ماه آینده مهلت پرداخت گرفتم. تیتراژ فیلم را هم کامل کرده ایم. به امید خدا همین هفته فایل های جلوه های ویژه کامل خواهد شد و راهی لابراتوار می شویم برای اتانولاژ و خروجی نهایی فیلم. تا چه پیش آید.
درباره این سایت